تجربهی سه دههی گذشته نشانده ندهی رشد چشمگیر ادبیات نرخ ارز است. نرخ ارز یکی از مهمترین متغیرهای مؤثر در نظامهای مالی است و پیشبینی آن میتواند باعث بهبود قابل توجهی در عملکرد این گونه از نظامها گردد. با توجه به اهمیت نرخ ارز به عنوان یک متغیر مهم در اقتصاد باز، نرخ ارز به یکی از زمینههای وسیع تحقیقاتی برای محققان تبدیل شده است.
در ادبیات اقتصاد بینالملل دو رویکرد نسبت به پیش بینی نرخ ارز وجود دارد. اول رویکرد مبتنی بر نظریه اقتصادی یا رویکرد بنیادی[1] است که پیشبینی نرخ ارز را براساس دیگر متغیرهای اقتصادی انجام میدهد. دوم رویکرد تک متغیره است که فقط از رفتار گذشته نرخ ارز برای پیش بینی روند آتی آن استفاده میکند و به دلیل عدم توجه به سایر متغیرهای اقتصادی، به نام رویکرد فنی[2] شهرت یافته است.
با توجه به مؤلفه های مختلف اثرگذار در انتخاب نظام ارزی بهینه برای اقتصاد، طبقه بندیهای مختلفی به لحاظ تجربی از نظامهای ارزی رایج در کشورهای مختلف وجود دارد. به طور کلی، نظامهای ارزی رایج در اقتصاد کشورها را میتوان در قالب چهار دسته شامل نظامهای ارزی شناور، نظامهای ارزی میانه، نظامهای ارزی نرم و نظامهای ارزی سخت مورد بحث قرار داد. هر یک از دسته نظامهای ارزی مذکور از چند زیر نظام ارزی تشکیل میشوند. هر یک از نظامهای ارزی مورد بحث دارای برخی مزیتها و معایب هستند که در این مقاله درباره هریک توضیح داده می شود.
در ارتباط با تحلیل و مطالعهی مباحث نرخ ارز دیدگاهها و روشهای مختلفی مطرح شده است. در یک تقسیمبندی کلی میتوان این روشها را به دو گروه سنتی و جدید تفکیک نمود. از روشهای سنتی که عمدتا تا پیش از دههی 1970 مطرح گردیدهاند میتوان به روش کششها[3]، روش برابری قدرت خرید ()[4] و الگوی ماندل – فلمینگ ()[5] اشاره کرد. دیدگاه جدید ارز عمدتا مربوط به مباحث مطرح شده از دههی 1970 به بعد است. روش پولی و روش تعادل پورتفولیو از مهمترین نظریه های جدید ارز هستند. در ادامه مقاله به اختصار به تشریح هر یک از دیدگاهها پرداخته میشود.
منبع : مقاله پیش بینی نرخ ارز